خدا را هزاران مرتبه شکر و سپاس بابت وجود پدری مهربان و دوست داشتنی که زندگی دوباره را به من بخشید . من در کنگره دوباره متولد شدم و جان گرفتم.
خاطرم هست روزی که وارد کنگره شده بودم آنقدر غرق در ناامیدی بودم که از خدا می خواستم دیگر فردایی نباشد که من دوباره نظاره گر مسائل زندگی ام باشم. مدم که چند وقتی در کنار مسافرم باشم و اگر رها نشد با جدایی به این زندگی خاتمه دهم ؛ اما امروز نزدیک به پنج سال است که به کنگره میآیم؛ حتی بدون مسافرم و لحظه ای هم به رفتن فکر نمیکنم و تمام اینها را مدیون کنگره ۶۰ و تمام عزیزانی که در این راستا خدمت میکنند هستم.
درباره این سایت